سلامت روان جنبه ای از سلامت کلی است که اغلب در کودکان نادیده گرفته می شود. با شیوع روزافزون مسائل مربوط به سلامت روان در میان کودکان، توجه به نیازهای بهداشت روانی آنان امری حیاتی شده است. مشکلات سلامت روان می تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی کودک داشته باشد و در صورت عدم درمان می تواند منجر به پیامدهای منفی شود. بنابراین، ارائه حمایت و درمان لازم برای کودکان برای رسیدگی به وضعیت سلامت روان آنها بسیار مهم است.

مشکلات سلامت روان در کودکان می تواند به شکل های مختلفی از جمله اضطراب، افسردگی، اختلالات خلقی، مشکلات رفتاری و اختلالات رشدی مانند اوتیسم ظاهر شود. این شرایط می تواند تأثیر قابل توجهی بر رفاه عاطفی، رفتار و عملکرد اجتماعی کودک داشته باشد. به عنوان مثال، کودکان مبتلا به اضطراب ممکن است نگرانی و ترس بیش از حد را تجربه کنند که می تواند در فعالیت های روزانه، عملکرد مدرسه و روابط اجتماعی آنها اختلال ایجاد کند. به طور مشابه، کودکان مبتلا به افسردگی ممکن است احساس غمگینی، ناامیدی و بی انگیزگی داشته باشند که منجر به عملکرد ضعیف تحصیلی و کناره گیری از فعالیت های اجتماعی می شود.

توصیه‌ جهت بهبود سلامت روان کودک

برای داشتن یک کودک با سلامت روان، به صورت کلی باید به این نکات توجه کنیم:

  1. ارتباط برقرار کردن با کودک: بهتر است در هر شرایطی ارتباط خوبی با کودک برقرار کنید. به او وقت بدهید تا با شما صحبت کند، نظراتش را با شما در میان بگذارد و با او بازی کنید.
  2. اطمینان بخشی به کودک: به کودک خود پیام دهید که شما همواره در کنار او هستید و برای حمایت از او، قابل دسترس هستید.
  3. تشویق کودک: برای افزایش اعتماد به نفس کودک، او را تشویق کرده و به شکل مثبت نقد کنید.
  4. بهبود مهارت‌های اجتماعی کودک: کودکان باید بتوانند از ارتباط با دیگران لذت ببرند و برای به دست آوردن این مهارت‌ها، بهتر است آن‌ها را در محیط‌های اجتماعی گسترده قرار دهید.
  5. حفظ تعادل: به کودک خود نشان دهید که چگونه احساساتشان را کنترل کنند و در مواقع سخت تلاش کنند تا تعادل خود را حفظ کند.

حملات پانیک، حملات ناگهانی هستند که در آن احساس ترس، ناراحتی می‌کنید و حتی زمانی که خطری وجود ندارد، کنترل خود را از دست می‌دهید. این حملات بدون هیچ هشداری اتفاق می‌افتند و برخی علائم ممکن است شبیه حمله قلبی باشد.

حملات پانیک معمولا کوتاه هستند و در کمتر از 10 دقیقه به اوج خود می‌رسند. یک حمله معمولا از چند دقیقه تا 30 دقیقه طول می‌کشد، اگرچه حملات مکرر می‌توانند برای ساعت ها تکرار شوند.

ممکن است یک حمله پانیک به خصوص طولانی یا کوتاه باشد. برخی از حملات می‌توانند در چند ثانیه به اوج خود برسند، کل حمله فقط چند دقیقه طول بکشد، در حالی که برخی دیگر ممکن است بیشتر طول بکشد.

علائم حملات پانیک عبارتند از:

  • تپش قلب
  • عرق کردن یا لرز
  • لرزش بدن
  • نفس‌های منقطع
  • سرگیجه
  • احساس درد یا ناراحتی در قفسه سینه
  • ترس از دست دادن کنترل یا مرگ
  • حالت تهوع و سایر ناراحتی‌های معده

در حمله پانیک، علائم به طور ناگهانی ظاهر می‌شوند، به اوج خود می‌رسند و سپس به تدریج محو می‌شوند. علائم جسمی اغلب اولین علائمی هستند که فروکش می‌کنند، اگرچه بسته به سطح اضطراب شما، ممکن است ادامه‌دار بودن نفس کشیدن نامنظم و ناراحتی قفسه سینه و شکم را تجربه کنید. پس از شروع حمله، ممکن است در عضلات خود احساس خستگی یا تنش کنید.

علائم اصلی که می‌تواند باقی بماند، علائم رفتاری یا شناختی است. اضطراب عمومی ممکن است پس از حمله ادامه یابد. مردم اغلب نگران عدم کنترل خود هستند. اگر حملات پانیک را تجربه می‌کنید، ترس از مرگ ممکن است تا زمانی که به پزشک مراجعه کنید ادامه یابد.

راههای مواجهه باحمله پانیک:

  • تمرین تنفس عمیق یا ریلکس کردن پیش‌رونده عضلانی
  • خواندن یک متن که حملات پانیک را توصیف می‌کند، برای کمک به منطقی جلوه کردن ترس از مردن
  • داشتن یک لیست کوتاه از جملات آرامش‌بخش یا روی یک برچسب یادداشت یا داخل موبایل، جملاتی نظیر “من خوب خواهم شد، این‌ها فقط علائم موقتی هستند و برطرف خواهند شد، یا تلفن زدن به یک دوست، برگرداندن توجه و تمرکز از روی حمله پانیک به یک موضوع دیگر.

احساس ارزشمندی طرز نگاه و باوری است که ما نسبت به خود داریم. میزان ارزشی است که برای خود قائل هستیم. انسان زمانی احساس ارزشمند بودن واقعی را تجربه می‌کند که خودش را همان‌طور که هست بپذیرد.

 

افرادی با احساس ارزشمندی بالا چه ویژگی هایی دارند ؟
  •  خودشان و توانمندی های خود را قبول دارند.
  •  خودشان را همانطور که هست نپذیرفتند.
  •  قبول کردند که آنها هم مانند هر انسان دیگری کمبود و نداشته هایی دارند ولی در حسرت و غم این نداشته ها عمرشان را تلف نمی کنند.
  •  تلاش خود را برای رسیدن به اهدافشان صورت می دهند و در نهایت نتیجه را قبول می‌کنند.
  • سعی می‌کنند کارهای خوب و پیشرفت های زندگی خود را نگاه کنند و نه اینکه دائماً در حسرت گذشته و مرور اشتباهات خود باشند.
  • نسبت به دیگران نگاه بالا به پایین و تحقیرآمیز ندارند.
  • به جای فرار و دوری گرفتن از مردم تمایل به برقراری ارتباط با آنها دارند.
  • زندگی را در تلاش و کوشش او حرکت به سمت مشکلات می‌بینند و از رنج ها و سختی ها فراری نیستند.
  •  انسان‌هایی که احساس ارزشمندی بالایی دارند قادر هستند توانایی‌های خود را شکوفا سازند و از مواجه شدن با مسائل جدید زندگی پرهیز ندارد و نکته مهم این است که همین احساس ارزشمندی بالا  ، توانمندی و اعتماد به نفس آنها را هم بیشتر می‌کند.

 

اختلال اضطراب اجتماعی

یا فوبیای اجتماعی به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی رایج، چیزی بیشتر از کمرویی شدید است و با ترس از رو به رو شدن با دیگران یا انجام فعالیتی در حضور آن ها شناخته می ­شود.

در موقعیت ­های اجتماعی، افراد مبتلا از این می ­ترسند که دیگران آن ها را به عنوان فردی مضطرب، ناتوان، آشفته یا گیج قلمداد کنند.

آن ها ممکن است به دلیل نگرانی در مورد اینکه دیگران متوجه لرزش دست­ ها یا صدایشان خواهند شد از صحبت در جمع بترسند یا ممکن است در زمان گفتگو با دیگران به دلیل ترس از آشکار شدن توانایی بیانی ضعیفشان، اضطراب شدید احساس کنند.

مبتلایان به هراس اجتماعی تقریباً همیشه نشانه‌ های جسمانی اضطراب را (مانند، تپش قلب، رعشه، تعریق، ناراحتی معدی  روده ‌ای، اسهال، تنش عضلانی، سرخ شدن، لرزش دست­ ها) در موقعیت ‌های اجتماعی ترس‌ آور احساس می ‌کنند.

شروع اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی معمولا در دوره نوجوانی شروع می ­شود و سن آغاز آن حدود سیزده سالگی است.

در این دوره و با شروع بلوغ و تغییرات در ابعاد مختلف بدنی تا اجتماعی، کودک دیروز خود را آماده ورود به جامعه و روابط اجتماعی می­ کند. او بایستی آمادگی انجام تکالیف متعددی را در خود ایجاد کند.

در این دوره از او انتظار می­ رود که علاوه بر کسب جایگاه اجتماعی مختص به خود به دنبال پذیرفتن مسئولیت­ های تازه نیز باشد.

با ورود نوجوان به دوره متوسطه و افزایش انتظارات از دانش آموز نوجوان، گاهی اوقات والدین با این نکته رو به رو می ­شوند که فرزندشان خیلی علاقه­ ای به حضور در جمع، تعامل با دیگران و پذیرش مسئولیت ­های اجتماعی ندارد.

علائم اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان

گاهی اوقات نوجوان علی رغم بهره مندی از توانایی ­ها و ویژگی­ های مثبت از حضور در اجتماع و نمایش این مهارت­ ها در برابر معلمان، همکلاسی­ ها و حتی اقوام دور و نزدیک امتناع می­کند و از هر ابزاری برای اجتناب از این دست چالش ­ها بهره می ­گیرد.

برای نمونه نوجوانی که علی رغم مهارت بالا در نواختن پیانو در کنسرت­ های گروهی غایب است و با ترس از خرابکاری و ناتوانی در اجرا، با هدف اجتناب از این تکلیف، چند روز مانده به کنسرت اقدام به ایجاد جراحت عمدی در دست خود می ­کند تا بهانه ­ای برای غیبت داشته باشد.

نوجوانی دیگر با تصور اینکه رفتارش عجیب به نظر برسد و یا ترس از اینکه پاسخ منفی به درخواستش از سوی جنس مخالف موجب آبرو ریزی و تمسخرش در حضور دیگران شود، از پیشنهاد دادن و ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف اجتناب می­ کند.

یا دانش آموز نوجوانی که از ترس فراموش کردن پاسخ، اشتباه کردن، تپق زدن، سرخ شدن جلوی دیگران و ترس ­های این چنینی از ارائه کنفرانس و پاسخگویی به سوالات استاد و دبیر اجتناب می­کند، همگی نمونه هایی از اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان هستند.