در ذهن شلوغ، گذشته زندگی می کند. گذشته مرتب تکرار می شود، نه اینکه گذشته کاملا شیرین باشد بلکه گذشته امن تر از الان و آینده است. آنجا آدمی عاشق میشود، آنجا قربانی میشود، آن جا به همه چیز می رسد، کنترل آن جا همه به دست خود فرد است و اغلب لحظاتی را پر رنگ می کند که بتواند به خوبی کنترلشان کند.خوبی آنجا مانده است. آینده مبهم و ترسناک است. اضطراب قابل تحمل نیست، تصمیم گیری سخت است، میل به حرکت ناتوان است، و جهان اندوهناک است.
در ذهن معمولی و البته سالم، گذشته و آینده در رفت و آمد است. گذشته جزئی از زندگی است و آینده هم مسیری در پیش رو، زندگی خاکستری است. تنها سیاه یا تنها سفید نیست. می توان در مقابل ناملایمات نگران شد، مضطرب شد، غمگین شد، می توان خوشحال شد، امید داشت، ناامید شد، رنجید، محبت دریافت کرد، محبت داد و…